معرفی کتاب حاج جلال
کتاب حاج جلال به قلم لیلا نظری گیلانده، خاطرات حاج جلال حاجی بابایی را از سال های دفاع مقدس روایت می کند.حاج جلال از رزمندگان سال های دفاع مقدس است که دو فرزندش شهید شده اند.
این کتاب از گونه ادبیات جنگ روستایی است که از اصیل ترین ادبیات در این حوزه می باشد، به این دلیل که مردم عادی با آن درگیر هستند. حاج جلال و نیرو هایش برای جنگ تمرین نکرده بودند و زندگیشان از راه کشاورزی می گذشت.
این کتاب داستان زندگی یک خانواده در جنگ است که همه آنها با علاقه و وابستگی هایی که دارند به جنگ می روند. همه ما می دانیم کم شدن یک جوان از یک روستا یعنی چه! یعنی از دست دادن یک نیروی کار و می دانیم پدری که چند پسر و دامادش شهید شوند چه معنی می دهد و چه احوالی دارد. این کتاب، عاشقانه ای است پر از صداقت و احساس پاکی از زندگی روستایی حاج جلال.
بخشی از کتاب حاج جلال را با هم می خوانیم
قبل از ظهر، وقتی خواستیم برویم دنبال جهیزیه عروس، ابوالقاسم رفت توی اتاق و صورتش را گذاشت روی عکس علیرضا و شروع کرد به گریه. نمی دانم چه توی دلش می گذشت که آن طور شانه هایش می لرزید. یک لحظه مریم هم به دنبال او وارد اتاق شد. وقتی ابوالقاسم را در آن حال دید، خواهر و برادر همدیگر را بغل کردند و هر چه می توانستند اشک ریختند؛ طوری که ابوالقاسم داشت از حال می رفت و مریم به زور آرامش کرد.
آرام باش ابوالقاسم! علیرضا الان خوشحاله که تو داری داماد می شی عزیزم!
مریم با اینکه هنوز داغ همسرش تازه بود، اشک های ابوالقاسم را پاک می کرد و با لبخندی رویش را می بوسید. ای جوری نمی شه بری عروسی، بد می شه، بعد از شهادت حاج اسماعیل، ابوالقاسم هروقت مرخصی می آمد، می رفت پیش او می خوابید تا تنها نماند.
فروشگاه اینترنتی انتشارات مظفر
صفحه اینستاگرام انتشارات مظفر را دنبال کنید.
تعداد مشاهده این کتاب : 191 نفر
دفعاتی که پیشنهاد شده : 3 نفر
دفعاتی که پیشنهاد نشده : نفر
تعداد کسانی که این کتاب را خوانده اند : 2 نفر
تعداد کسانی که این کتاب را نخوانده اند : 1 نفر
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.