معرفی کتاب هنر رنجاندن
هنر رنجاندن از آرتور شوپنهاور، فیلسوفِ آلمانی، شامل نظریات پرخاشگرانه و تند او در باب مسائل مختلف است. در واقع این کتاب ارتباطی با کتابِ هنر همیشه برحق بودنِ شوپنهاور ندارد. بلکه شامل بریدههایی از دست نوشتههای شوپنهاور است که خودش شخصا هیچوقت آنها را منتشر نکرد. اما بعدا این نوشتهها توسط فرانکو وولپی جمعآوری و منتشر شد.
آرتور شوپنهاور در این کتاب به همه چیز صراحتا میتازد. از مسائل بزرگی مثل فلسفه، سیاست، ملیت، فردیت و اجتماع گرفته تا مسائل و جزئیات ریز و به ظاهر بیاهمیت مثل وجود مگس! او هیچ ابایی از ناسزاگویی و فحاشی ندارد. جذابیت او در این است که اصلا برایش مهم نیست چیزی را که مورد خطاب قرار داده تا چه اندازه برای عموم مردم بزرگ پذیرفته شده است. میخواهد هگل باشد، وطن باشد، دین باشد یا هر چیز دیگر. هیچ چیز از تیر زبان او در امان نیست.
اما کتاب از حیث مفاهیمی که در هر بخش از لابلای زبان تند و تیزِ شوپنهاور با زاویه دیدی متفاوت بهمان تزریق میکند به شدت مفید است.
جملاتی از کتاب هنر رنجاندن
در پاسخ به آنها که مایل به لغو مجازات اعداماند، باید گفت: اول بساطِ قتل را از جهان برچینید، سپس نوبت به مجازات اعدام میرسد. (کتاب هنر رنجاندن – صفحه ۲۱)
نقد نویسِ مستعار، موجودی است که در مورد دیگران و کارشان برای اهل جهان گزارش مینویسد و خود به گونهای محترمانه سکوت میکند، چون خیال ندارد کاری انجام بدهد و غم و غصه چیزی ندارد، از این رو اسم خودش را هم نمیآورد. (کتاب هنر رنجاندن – صفحه ۲۲)
به روایت هرودوت، (تاریخ نگار عتیق یونانی)، خشایارشا هنگام نگریستن به خیل عظیم ارتش شکست ناپذیرش به گریه افتاد، چون در یک آن فکر کرد از آن همه لشکریانش صد سال بعد هیچ کدامشان زنده نخواهند بود: چه کسی یارای آن دارد که جلوی گریهاش را بگیرد، هنگامی که به سیاههی قطور نمایشگاه کتاب نگاه میکند و بیاندیشد که از تمام این کتابها، تا ده سال دیگر هیچ کدام زنده نخواهند ماند. (کتاب هنر رنجاندن – صفحه ۲۵)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.