آنتوان چخوف
آنتوان پاولوویچ چخوف نویسنده توانا و زبردست روس در قرن نوزهم نویسنده ای واقع گرا بود و این ویژگی در تمام بخشها و جزئیات نوشتههای او نظیر «انتخاب موضوع»، «شخصیتپردازی»، «گفتگوهای شکلگرفته میان شخصیتها و در موقعیتهای مختلف»، «پردازش و تصویر مکانها» و… به چشم میآید.
آنچه او در آثار مختلف خود تصویر میکرد همگی برآمده از زندگی واقعی مردم، آنچه پیرامون خود میدید و وقایع مختلف بودند. او تصویرگری ماهر بود و مشکلات و دغدغههای مردم و اجتماع را در قالب روایتهای خود بازگو میکرد و در این بیان گاه زبان طنز نیز داشت. طنزی که ازقضا بر اساس همین نقشهایی که آفریده و جهانبینی آنها معنا و مفهوم پیدا میکند و همین امر این طنز را بخشی از واقعیت کرده است. اینکه موقعیتی در عین اینکه خنده بر لبان مینشاند حسی شبیه دلسوزی و یا ترحم را نیز برانگیزاند تنها در زندگی واقعی رخ میدهد و این همان چیزی است که آنتوان چخوف با استادی تمام در آثارش گنجانده است.
مهارتی که آنتوان چخوف در پردازش صحنه و قهرمانان و درنهایت ساخت یک تصویر باورپذیر نهایی داشت، خواننده را وادار به ماندن در داستان و همراه شدن با آن میکرد و اینجا بود که چخوف زمینه مناسبی برای بیان نظرات و نقادیهای خود در اختیار داشت.
از چخوف داستانهای بلند و کوتاه، نمایشنامه و نامههایی که به افراد مختلف نوشته باقیمانده است
که چند نمونه از آثارش عبارتند از:باغ آلبالو، دایی وانیا، سه خواهر، انگور فرنگی، ایوانف و…
#آیا_می_دانستید ?
مهارت چخوف در نگارش آثارش آنچنان بود که او را بعد از شکسپیر دومین نمایش نامه نویس مطرح دنیا لقب دادهاند با اینکه او تعداد انگشت شماری نمایشنامه نوشته است. او در زمان حیاتش بیش از هفتصد اثر ادبی خلق کرد، گفتنی است که همسر چخوف پس از مرگ او در حفظ و گردآوری این آثار بسیار تلاش کرد.
سبک نگارش چخوف بر پایه ایجاز و پرهیز از زیاده گوییست، نگاه طنزآمیز و رئالیستی او به جهان پیرامونش، زشتی ها و سیاهی های موجود در جامعه و روابط اجتماعی را به نقد می کشد، وداستان هایش معمولا دارای پایان های شگفت انگیز و غیر قابل پیشبینی هستند.
اگر چه آنتوان چخوف بیش از هر نویسنده ای در اوایل قرن بیستم لیاقت دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات را داشت اما به دلایل سیاسی و روابط تیره ی بین سوئد و روسیه این جایزه به او داده نشد .
صفحه اینستاگرام انتشارات مظفر را دنبال کنید.