معرفی کتاب سوء تفاهم
کتاب سوء تفاهم نمایشنامهای از آلبر کامو، نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار معروف فرانسوی است که در سال ۱۹۱۳ در الجزایر به دنیا آمد. این نمایشنامه برای اولین بار، چهار هفته پیش از آزادی پاریس بر روی صحنه رفت و ماریا کاسارس (معشوقهی آلبر کامو) در نقش «مارتا» درخشان ظاهر شد.
شخصیتهای نمایشنامه همانند دیگر داستانهای کامو از همان ابتدا و بهتدریج به خواننده معرفی میشوند. مادر، مارتا که دختر خانواده است، یان (ژان) که پسر خانواده است و ماریا که همسر یان است. ناگفته نماند که پیرمرد خدمتکاری هم نقش کوتاه اما تقریباً تأثیرگذاری را ایفا میکند.
داستان در یک مسافرخانه اتفاق میافتد که مادر و دختر آن را اداره میکنند و برای رسیدن به آرزوهایشان که رفتن به افریقا و زندگی در وضعیت بهتر است، دست به کارهای عجیب و غیرانسانی میزنند. رویای مارتا و مادرش زندگی در یک خانه ساحلی در جایی با آفتاب درخشان است.
در این میان پسر خانواده که از کودکی از آنها جدا شده، تصمیم میگیرد برگردد و خودش را به آنها بشناساند، اما بهشیوهای غیرمستقیم؛ چرا که فکر میکند خوشبختی او در گروِ زندگی با مادر و خواهر و تأمین نیازهای این دو نفر است. گرچه همسر او با این کار مخالف است و اصرار دارد که شوهرش از همان ابتدا باصراحت اعلام کند که او پسر خانواده است. دقیقاً از همینجا است که قسمت اصلی داستان شکل میگیرد: روبرو شدنِ ژان با اعضای خانوادهاش و سپس ادامه داستان.
جملاتی از متن کتاب سوء تفاهم
-نه، مردها هیچوقت نمیدونن چهجوری باید عاشق باشن، نمیدونن عشق واقعاً چیه. هیچی مردها رو واقعاً راضی نمیکنه. اونا فقط با خواب و خیالهاشون خوشن، با خواب و خیالهاشون و با وظیفههایی که برای خودشون میتراشن، با رفتن دنبال جاهای تازه، خونههای تازه، وطن تازه. ولی ما زنها میدونیم که عشق صبر و انتظار نمیشناسه. یه جای مشترک، یه دستی که توی دست باشه و ترس از جدایی، ترس از تنها موندن. عشق همهش همینه. یه زن که وقتی عاشق میشه دیگه به فکر چیز دیگهای نیست، خواب و خیال نمیبینه.
-مادر: خیلی وقته که بغلت نکردهم، چون اصلاً یادم رفته بود که بغلم رو برات باز کنم. ولی همیشه دوستت داشتم. حالا اینو میفهمم، چون تازه حالاست که دلم به حرف اومده. زندگی درست وقتی داره از نو برام شروع میشه که من دیگه طاقت زندگی کردن رو ندارم.
مارتا: ولی آخه چی میتونه قویتر از بدبختی وناامیدی دخترت باشه؟
مادر: شاید خستگی، و عطش آرامش.
تعداد مشاهده این کتاب : 150 نفر
دفعاتی که پیشنهاد شده : نفر
دفعاتی که پیشنهاد نشده : 1 نفر
تعداد کسانی که این کتاب را خوانده اند : نفر
تعداد کسانی که این کتاب را نخوانده اند : نفر
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.