معرفی کتاب انسان در جستجوی معنا
کتاب انسان در جستجوی معنا به قلم ویکتور ای.فرانکل، کتابی بسیار مفید که نخواندش احتمالا فرصت های بزرگی رو میتواند از شما بگیرد.
معنا درمانی نه فقط برای زندانیان اردوگاه های کار اجباری، بلکه برای تمامی انسان هایی که در دام روزمرگی و ملال افتاده اند و نمی دانند برای چه زنده اند و برای چه تلاش میکنند میتواند بسیار راهگشا باشد. معنا درمانی در واقع ابزاری است که ذهن و ناخودآگاه انسان را از پریشانی ها و ترس هایش رها می کند.
در این کتاب همونطور که در تصویر که نشان می دهد از یک بخش اول مربوط به خاطرات نویسنده که به خودی خود شرایط غم انگیزی رو به ذهن متبادر می کند و بخش بعد که تحلیل روانکاوی و روان درمانی به شیوه ای تقریبا جدید که لوگوتراپی نامیده می شود، تشکیل می شود.
از آنجایی که نویسنده روان درمانگر هست در بخش روایت خاطرات، داستان، گیرایی و جذابیت هنری ندارد و به لحاظ ادبی خواننده نباید انتظار شاهکار ادبی و داستان سرایی از نویسنده را داشت، چون مغز و محتوای کتاب مربوط به چیز هایی دیگر است، با این حال باید ادامه داد و تا انتها مطالعه کرد.
بخشی از کتاب انسان در جستجوی معنا را با هم می خوانیم
هدف از حرف هایی که گفتم این بود که معنی کاملی در زندگی مان، پس از آن و در آنجا، در آن کلبه و در آن وضعیت تقریبا نا امید کننده پیدا کنم. به چشم دیدم که تلاش هایم موفق بوده است.
هنگامی که لامپ دوباره روشن شد، من چهره های بدبخت و فلک زده دوستانم را دیدم که لنگ لنگان به سمت من می آمدند تا با اشکی که در چشمانشان بود، از من تشکر کنند. اما باید در اینجا اعتراف کنم که خیلی به ندرت نیروی درونی برای برقراری ارتباط با همراهانم در رنج هایشان برقرار کرده بودم و باید فرصت های بسیاری را از دست داده باشم.
اکنون به مرحله سوم واکنش های روانی یک زندانی رسیده ایم: روانشناسی زندانی پس از آزادی او. اما قبل از آن، سوالی را در نظر خواهیم گرفت که اغلب از روانشناسان پرسیده می شود، به خصوص هنگامی که خود او از این موارد آگاهی شخصی و تجربه این اتفاق را دارد: در مورد شخصیت و روحیه روانی نگهبانان اردوگاه چه می توانید بگویید؟
چگونه ممکن است که افرادی از یک گوشت و خون بتوانند با دیگران چنین رفتار کنند، از آنجا که بسیاری از زندانیان می گویند که این رفتارها با آنها شده است؟ با شنیدن این حرف ها و این که باور داریم که واقعا این اتفاقات افتاده است، باید پرسید که از نظر روانشناختی چکونه می تواند این اتفاق بیفتد. برای پاسخ دادن به این سوال بدون پرداختن به جزئیات بیشتر، باید به چند نکته اشاره کرد:
اول اینکه، در بین نگهبانان برخی از آنها سلدیست و آزاررسان بودند، سادیست به معنای واقعی بالینی.
دوم اینکه، این سادیست ها همیشه در صورت نیاز مقامات به کارهای سخت گروهی از میان نگهبانان انتخاب می شدند.
ما در محل کار بسیار خوشحال می شدیم، هنگامی که به ما اجازه داده می شد که برای چند دقیقه (پس از دو ساعت کار در یخبندان وحشتناک) خود را گرم کنیم و جلوی آتش کوچکی که با شاخه های چوب و ضایعات چوبی فراهم کرده بودیم، بمانیم. اما همیشه عده ای از سرکارگران بودند که از پایان دادن به لذت ما لذت می بردند.
فروشگاه اینترنتی انتشارات مظفر
تعداد مشاهده این کتاب : 253 نفر
دفعاتی که پیشنهاد شده : 1 نفر
دفعاتی که پیشنهاد نشده : نفر
تعداد کسانی که این کتاب را خوانده اند : نفر
تعداد کسانی که این کتاب را نخوانده اند : 2 نفر
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.