معرفی کتاب اثر سایه
کتاب اثر سایه به قلم دبی فورد، در مورد پیدا کردن خود واقعی ماست. از مطالب پیچیده استفاده نشده است و متن بسیار روانی دارد. نکات روانشناسی را در قالب داستان های کوتاه بیان کرده است.
اگر نمی توانید سایه ی خودتان را ببینید، باید دنبالش بگردید. سایه به صورتی شرم آور در کوچه های تاریک، گذرگاه های پنهان و اتاق های زیرشیروانی پر از روح، پنهان شده است. برای این که کسی باشید که اکنون هستید، به دشمنانتان نیاز دارید. اگر دائما در پی بازیافت احساسات تان در گذشته باشید، نتیجه ای جز تقویت آن ها نخواهید گرفت.
یونگ می گوید سایه ی ما شخصی است که ما ترجیح می دهیم او نباشیم. سایه را می توانیم در فردی در خانواده مان بیابیم که بیشتر از همه در مورد دیگران قضاوت می کند، همچنین در یک مقام دولتی که رفتارش را محکوم می کنیم یا در فردی مشهور که با دیدنش سر خود را به نشانه ی تاسف و تنفر تکان می دهیم.
سایه ی ما ساخته شده از افکار، عواطف و احساساتی است که آن ها را دردناک، آزاردهنده و نفرت انگیز یافته ایم. وقتی کسی با ترس آشنا نمی شود، چطور می تواند شهامت را بشناسد؟ اگر بدبختی را احساس نکنیم، چطور می توانیم به زیبایی و خوشبختی پی ببریم؟ از کجا می توانیم نور را بشناسیم اگر با تاریکی آشنا نشده باشیم؟
ما انسانها عادت کردهايم از سايه زندگي و سايه خودمان واهمه داشته باشيم. هنگامي که خود را در حال انديشيدن به افکار منفي مييابيم، از ترس فرار ميکنيم و در پناهگاه خودمان پنهان می شويم. بيآنکه آنها را بررسی کنيم، دست به دعا برمی داريم که اين افکار يا رفتارها ديگر سراغمان نيايد.
ما می ترسيم هرچه تلاش کنيم نتوانيم از اين بخش از وجودمان خلاص شويم و اگرچه ناديده گرفتن يا سرکوب کردن نيمه تاريک وجود امري طبيعي است، اما حقيقت اين است که فرار از سايه هایمان فقط قدرت آنها را بيشتر خواهد کرد.
رویارویی با سایه درون، کاری دشوار اما سفری مطمئن برای بازگشت به دنیای عشق است. عشق نه فقط به معنای دوست داشتن دیگری، بلکه به معنای عشق به ما فرصت پذیرش غنای انسانیت و تقدس وجودمان را می دهد. رویارویی با دیو درون سبب می شود با کاستی های دیگران نیز در نهایت آرامش و همدردی کنار بیاییم، روحی بخشنده یابیم، از داوری درباره ی دیگران بپرهیزیم و از این راه به کمال برسیم.
کتاب حاضر با هدف بررسي ابعاد گوناگون اثر سايه به رشته تحرير درآمده است.
بخشی از کتاب اثر سایه را با هم می خوانیم
آدم ها اشتباه خودشان را نمی بینند و بی توجه از کنار آنچه در مورد دیگران خطا می بینند، در وجود خودشان می گذرند. اما کافی است آن ویژگی هایی را که آزار دهنده می پنداریم، بپذیریم. پس از آن دیگر از وجودشان برآشفته نمی شویم. اگر به آنها توجه کنیم، دیگر آزارمان نمی دهند. آن ویژگی شخصیتی نیز به همان سیم های برق عایق دار تبدیل می شود؛ سیم هایی که دیگر به ما شوک نمی دهند.
کن ویلبر، فیلسوف و روان شناس برجسته، می گوید: «اگر فرد یا چیزی از محیط اطراف به ما آگاهی دهد و ما پیام او را به درستی دریافت کنیم و آن را نکته ی مثبتی بیابیم، احتمالا فرافکن نیستیم. اما اگر آن پیام برای مان آزار دهنده باشد، آن وقت از آن دست افرادی هستیم که به قضاوت دیگران می نشینند و فرافکنی می کنند و در این حال باید اعتراف کنیم که «یک قربانی فرافکنی» هستیم. »
خبر مهم تری هم در مورد فرافکنی ما وجود دارد. با فرافکنی، افراد اطرافمان نیز این موقعیت را کشف می کنند و می توانند رفتارهای پنهان خودشان را محک بزنند.
فروشگاه اینترنتی انتشارات مظفر
تعداد مشاهده این کتاب : 226 نفر
دفعاتی که پیشنهاد شده : 1 نفر
دفعاتی که پیشنهاد نشده : نفر
تعداد کسانی که این کتاب را خوانده اند : 1 نفر
تعداد کسانی که این کتاب را نخوانده اند : نفر
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.